انواع گونه ها :
یوزها زمانی در سرتاسر آسیا ، آفریقا ، اروپا و آمریکای شمالی گشت می زدند . همگی یوزهای آمریکا ، اروپا و شرق آسیا در اثر تغییرات اقلیمی انتهای عصر یخبندان از بین رفتند . باقیمانده ی آنها در شبه جزیره هندوستان ، غرب و جنوب غربی آسیا و اکثر مناطق قاره ی آفریقا گسترش یافتند . اما تخریب زیست گاهها باعث شده تنها ۲گونه اصلی این جانور باقی بماند . گونه آسیایی و گونه ی آفریقایی . تمامی یوزهای حاضر در بخش های وسیعی از خاور میانه و هندوستان از بین رفتند و یوزهای آفریقایی به شدت کاهش پیدا کردند و امروزه به غیر از جمعیتی از یوز که در کشورهای آفریقایی وجود دارد ، ایران تنها کشور دارای یوزپلنگ است و همگی یوزهای آسیا در تعدادی بسیار کم در بخش های مرکزی ایران زیست می کنند . برخی محققان معتقدند این گربه سان دارای حداقل 6 زیرگونه است . به طوری که یوزهای آسیا یک زیرگونه ، یوزهای شمال و غرب آفریقا یک زیرگونه و 4 زیرگونه ی دیگر در جهان وجود دارند . زیرگونه ی آسیایی که تنها یک مورد و همان یوزپلنگ ایرانی است . اما یوزهای آفریقا به زیرگونه های شمال غربی ، شرق ، مرکز ، جنوب و دیگر زیرگونه ها طبقه بندی می شوند . بین یوزهای آسیا و یوزهای آفریقا ، تفاوت هایی وجود دارد . یوزپلنگ ایرانی هیکل بزرگتر و رنگ روشن تری نسبت به زیرگونه ی آفریقایی دارد . همچنین تعداد خال های روی بدن در یوز آسیایی کمتر است و این به دلیل آن است که خال های این گونه از آفریقایی ها بزرگتر است . به طور معمول تعداد خال های روی بدن هر یوزپلنگ آفریقایی ، به بیش از 3 هزار عدد می رسد .
گربه شنی (نام علمی: Felis margarita)
گربهسان کوچکی است که در مناطق شنزار بیابانی آفریقای شمالی، عربستان، آسیای مرکزی، ایران و پاکستان زندگی می کند.
گربه شنی کمی ازگربه های خانگی بزرگتر است، سری پهن، گوش بزرگ و دست و پای کوتاه دارد و در کف پنجهها موهای بلند قهوهای یا سیاه دارد که آنها را از گرمای شدید کویر حفظ میکند و با پراکندن وزن بدن موجب میشود تا بهخوبی بر روی شنهای روان حرکت کنند. رنگ موهای پشت زرد، و با نوارها و خالهای نسبتا تیره، ولی زیر بدن سفید میباشد. شنوایی فوق العاده قوی دارند که حتی امواج ماورای صوت ناشی از حرکت جانوران در زیرزمین را هم دریافت میکند.
طول سر و تنه بهطور میانگین ۵۰ سانتیمتر و دم ۲۸ سانتیمتر است. ارتفاع بدن در ناحیهٔ شانه ۲۴ تا ۳۰ سانتیمتر و میانگین وزنش ۲٫۷ کیلوگرم است.
تولید مثل:
فصل تولید مثل در زمستان، طول دوران بارداری ۶۳ روز و تعداد بچهها ۲ تا ۴ است. در هنگام تولد ۲۵۰ گرم وزن دارند. چشمها پس از ۲ هفته باز میشود و تولهها تا ۴ ماهگی وابسته به مادرند و در یک سالگی بالغ میشوند. وزن بچه گربهها ظرف سه هفته دو برابر و تا هفته ششم سه برابر می شود. هیچ فصل خاصی برای تولید مثل آنها وجود ندارد. گربه شنی نر در پرورش بچهها نقش فعالی دارد.
شیر ایرانی ( نام علمی: Panthera Leo Persica )
شیر ایرانی یا همان شیر آسیایی ، جانوری است که نقش بسیار بزرگی را در فرهنگ و آیین و طبیعت کشور ما بازی می کرد و خواهد کرد .
اما متاسفانه این گربه ی باشکوه حدود ۵۰ الی۶۰ سال پیش ، برکت وجود خود را از خاک ایران گرفت .
شیر پارسی یا شیر آسیایی یا شیر هندی یا شیر اورآسیایی زیر گونهای از شیرها میباشد که هم اکنون تنها در جنگل گیردر گجرات هند یافت میشود جاییکه شیر هندی نامیده میشود. این زیرگونه از شیر زمانی از ایتالیا و یونان در ساحل دریای مدیترانه تا شمال شرقی هندوستان شامل ایران و شبه جزیره عربستان پراگندگی داشت اما شکار بیش از حد، آلودگی آبها و کاهش شدید طعمههای این جانور به نابودی آنها منجر شده تا جائیکه امروزه تنها جمعیت باقیمانده اینگونه شیر در جنگلگیر واقع در گجرات هند یافت میشود، جائی که بر اساس سرشماری سال ۲۰۱۰ حکومت ایالتی گجرات ۴۱۱ قلاده شیر مشاهده شدهاند که ۵۲ قلاده نسبت به پنج سال قبل افزایش داشتهاست.
در حدود یک قرن پیش جنگل های اطراف رودخانه های کرخه ، دز و کارون ، بوته زارها و علف زارهای شرق خوزستان از مسجدسلیمان به طرف رامهرمز ، نواحی جنوب و جنوب غربی زاگرس و مناطق نزدیک به آب خوزستان ، نیزارها و دشت های شرقی استان بوشهر و مرغزارهای غرب و جنوب غربی استان فارس به خصوص کازرون و دشت ارژن ، میزبان شیرهای بااصالت ایرانی بوده اند . به طور کلی قلمرو شیر ایران به صورت نواری از جنوب لرستان تا جنوب استان فارس و به موازات کوه های زاگرس کشیده شده بوده است .
این گوشت خوار بیشتر از گراز و آهو تغذیه می کرده است و در کنار آنها از گور ایرانی و گوزن زرد ایرانی نیز بهره می برده است . همان طور که می دانیم نسل گور ایران و گوزن ایران به شدت در خطر انقراض است و یکی از مهم ترین عوامل انقراض شیر ایران کمبود طعمه بوده است.
گفته میشود که واپسین شیرهای ایرانی در اوایل دههی ۴۰ میلادی دیده شدهاست. برای واپسین بار شیر ایرانی در پیرامون دزفول از سوی مهندسان آمریکایی که مشغول ساخت راه آهن در خوزستان بودند دیده شدهاست. احتمالا تا چند سال پس از آن نیز چنین شیری در ایران وجود داشتهاست.
مهم ترین علل انقراض شیر اساطیری ایران را می توان در موارد زیر یافت :
کم شدن و محدود شدن طعمه ، از بین رفتن زیستگاه ، علاقه ی افراد محلی به خصوص مردان ایل بختیاری به شکار شیر و شکار بی رویه این جانور توسط افسران و مهندسان خارجی به خصوص انگلیسی ها . اما مهم ترین علت نبود قانون ، فرهنگ و دین بوده است .